۱۳۹۱ بهمن ۴, چهارشنبه

زندگینامه مرحوم استاد ایرج بسطامی

مرحوم استاد ایرج بسطامی


ایرج بسطامی 1336.09.01 در خانواده ای در بم که پدر و پدر بزرگش نیز از صدای رسا همچو او برخوردار بودند به دنیا آمد.
از همان آغاز گرایش به موسیقی و آواز با نهاد او سرشته بود بطوری که بسیاری از ترانه های خوانندگان سرشناس دوره گذشته را در سنین کودکی می خواند.
آنگاه اصول اولیه موسیقی را نزد عمو خود یدالله بسطامی که ویلن می نواخت فرار گرفت به رهبری ایشان گروهی با همکاری برادران بسطامی تشکیل شد که در رادیو و تلویزیون آن زمان و اردو های رامسر اجرای برنامه داشتند.
بعد از فوت یدالله بسطامی,ایرج برای فرا گیری آواز و ردیف های آوازی نزد استاد محمدرضا شجریان آمد و به دلیل مشکلات راه و مسافت زیاد,هفته ای یکبار عشق فرارگیری آواز از بم به تهران می آمد.
سپس اتاقی در محله پامنار تهران اجاره کرد و به دلیل وقایع انقلاب تمرین های آواز برای او بسار دشوار بود اما تا آنجا که می توانست به این تمرین های ادامه می داد.
به تعلیمات استاد محمدرضا شجریان نزد استاد پرویز مشکاتیان رفت و به فراگیری تلفیق شعر و موسیقی پرداخت و اولین کاست خود بنام افشاری مرکب را با همکاری استاد پروز مشکاتیان به جامعه هنری عرضه داشت.

مرحوم استاد ایرج بسطامی و مرحوم استاد پرویز مشکاتیان

ایرج بسطامی در سن 40 سالگی به اوج فعالیت خود رسید و در طول 14 سال فعالیت ,11 کاست از ایشان بجا مانده است.عمده فعالیت ایرج بسطامی در کنار گروه صورت گرفت و از این راستا ((مژده بهار)),((افق مهر)) و((وطن من)) که از اشعار بهار است به دوستداران ارائه گشت.
در گنگره خواجوی کرمانی که در کرمان برپا شده بود ایرج بسطامی به خواندن اشعار خواجو با سوز دلی عجیب پرداخت که گذشته از سوز اشعار خواجو غم صدای ایرج بسطامی تاثیر آن را مضاعف کرد و خاطره ای به یاد ماندنی را برای تمامی حضار بجای گذاشت.
از به یاد ماندنی ترین آثار ایرج بسطامی مجموعه ی((موسم گل)) بوده که آهنگ و حال و هوایی ملی , تاریخی و مملو از حس وطن پرستی و آزادی خواهی دارد.
اشعار این مجموعه از سروده های عارف قزوینی به یاد و بزرگداشت کلنل محمد تقی خان پسیان است که در دستگاه شور اجرا شده و از جمله ماندگارترین مجموعه های موسیقی سنتی ایران است.آخرین کاری از استاد ایرج بسطامی به بازار راه یافت ظهور نام دارد.
ایرج بسطامی رحیه ای خاضع,خاشع و گوشه گیر داشت و این گوشه گیری نه از روی مردم گریزی که از سر غم بی توجهی اطرافیان و ناملایمات روزگار بود,بی توجهی و نا ملایماتی که برای همه ی اهالی هنر شناخته شده و ملموس است.
درگذشت برادر محبوبش در نوروز 1381 بر بار غصه های او افزود.
غم از دست دادن برادر تواًمان و سپس برادری دیگر در حادثه رانندگی,بار سنگینی بر دوش این هنرمند حساس و ظریف اندیش بود.
منش و سکوت خاضعانه در کنار بلند اندیشی و تیز نگری اش در این چند سال اخیر او را به انزوا و تنهایی خود خواسته و اجباری کشانده بود.
ایرج بسطامی به معنای تمام کلمه یک هنرمند بود و هنر فروشی در قاموس او جا نداشت.
تنها چیزی را می خواند که دوست داشته باشد و آن را قایل به پرداخت بداند و هیچ وقت به ارائه ی آثاری که صرفا بر طرف کننده احتیاجات مادی باشد دست نزد.
ایرج بسطامی کنسرت های متفاوتی در آلمان,فرانسه,انگلستان,سوئیس و کشورهای اسکاندناوی برگذار کرد که همگی با استقبال پرشوری مواجه شد.
صبح روز حادثه قرار بود برای اجرای تمرین به تهران برگردد و طی چند روز آینده راهی بژیک شود ولی افسوس صد افسوس که مرگ دم گرمش را فرو بست و پای رفتنش را باز داشت اکنون دیگر ایرج بسطامی در میان ما حضور ندارد سخن گفتن درباره او کارهمگان شده و سیل ارادت و جان نثاری ها از هر سو روان است دل و دیده همگان مشوش او و جانها داغ دار فراق اش.
این به نوبه خود زیبا و قابل تحسین است ولی ای کاش این توجه ها و کرنش ها در زمان زنده بودنش صورت می گرفت.
آن زمان که ایرج بسطامی دل شکسته از همه دور شده بود و غم این دنیا را به تنهایی به دوش می کشید خبری از این همه همدردی و محبت بی شایبه نبود.
تنها دوستان نزدیک,یاران با وفا و خانواده همیشه پرمهرش در کنارش بودند.
جای بسی تاسف است نماند تا ببیند پس از مرگش چگونه نوارهایش در کوتاه مدتی نایاب شده و به واسطیه نبودنش بازار کارهایش آنچنان گرم است که این گرما سرمای صبح دم زلزله را به بهاری دلنشین تبدیل کرده و فقان بلبلان را در میان نخلستان های بم طنین انداخته است.
قبل از این تنها دوست داران و مشتاقان واقعی موسیقی و آواز اصل ایرانی به دنبال آثار استاد ایرج بسطامی بودند که به قولی قدر زر زرگر شناسد و امروز شاید در بازار سیاه نوارهایش با تقاضا و در خواست مجموعه ای را یافت.
و ای کاش که بود و می دید چگونه استقبال بی نظری از آثارش پس از مرگش شد افسوس که ما مردمان مرده پرستیم.
اگر غروب هنگام در میان ویرانه های شهر بم و لابه لای نخل های همیشه سرفرازش قدم بزنیم نسیم به همراه عطر نارنج دم داوودی ایرج بسطامی نیز به تو خواهد رساند.
منبع:کتاب سکوت گویا ,گرد آورنده:مسعود زرگر.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر